انسان‌شناسی در مریخ

هفت داستان متناقض

انسان‌شناسی در مریخ یکی از مهم‌ترین آثار الیور ساکس، این قصه‌گوی سرشناس جهان مغز به شمار می‌آید. ساکس در این اثر، هفت روایت کاملا متناقض از طبیعت و روح بیماران خود را بازگو می‌کند. شخصیت‌های واقعی داستان‌های این کتاب به حالات عصبی گوناگونی نظیر سندروم تورت، اوتیسم، فراموشی و کوررنگی کامل دچار شده‌اند و با این حال، هریک از آن‌ها با تکیه بر قدرت‌های شگفت‌انگیز و گاه خطرناک مغز خود به اشکال تکامل یافته‌ی حیات دست یافته‌اند. به تعبیر ساکس، آن‌ها هفت «خود» تغییر یافته و منحصربه‌فردند که در دنیای خودساخته‌ی خویش زندگی می‌کنند. بسیاری از منتقدان، این اثر ساکس را با مردی که زنش را با کلاه اشتباه می‌گرفت مقایسه می‌کنند، با این همه دو تفاوت مهم بین این دو اثر وجود دارد. نخست آن‌که ساکس با افزودن توضیحات علمی بسیار، داستان‌سرایی و آموزش نکات علمی را باهم تلفیق کرده است. از سوی دیگر، داستان‌های این کتاب به وضوح طولانی‌ترند؛ بدین ترتیب ساکس فرصت پرداختن هرچه بیشتر به هر بیمار و کاوش در دنیایی از اختلالات و بیماران مشابه را داشته است. به علاوه، ساکس این‌بار، بیماران خود را خارج از بیمارستان و در محیط‌های گوناگون مطالعه کرده است تا مواجهه بیمار با محیط خارج را به بهترین شکل به تصویر بکشد.

ساکس در خلال روایت این داستان‌ها نشان می‌دهد، نقص‌ها، اختلالات و بیماری‌ها … می‌توانند با آزادسازی قدرت‌های پنهان و اشکال تکامل یافته حیات نقشی کاملا متناقض در زندگی فرد ایفا کنند نقش‌هایی که در غیاب این نقص‌ها و محدودیت‌ها به هیچ‌وجه قابل دستیابی نیستند و حتی تصورشان هم ناممکن است.