نشست پانزدهم انجمن علمی طراحی و خلاقیت

چگونه تصمیم بگیریم که چه چیزی بخریم و چقدر برای آن بپردازیم؟ چگونه ممکن است وقتی محصولاتی را دوست داریم و انتخاب می کنیم تحت تأثیر برندها قرار بگیریم؟ چرا برخی از مردم برندها را دوست دارند و برخی دیگر قمار بیمارگونه یا “خرید و فروش” را توسعه می دهند؟ رویکردهای سنتی برای چنین سؤالاتی بر علوم رفتاری تکیه کرده است. امروز، ما شاهد یک تغییر چشمگیر در درک رفتارهای مصرف خود هستیم. پیشرفت‌های اخیر در علوم اعصاب مدرن، و چگونگی ترکیب آن با اقتصاد و روان‌شناسی، به ما این امکان را می‌دهد تا بررسی کنیم که چگونه عملکردهای مختلف مغز در خدمت رفتار مصرف‌کننده است.

اعتقاد بر این است که اصطلاح “بازاریابی عصبی” اولین بار توسط آل اشمیتز ابداع شد که اکنون استاد کامل بخش بازاریابی در دانشکده مدیریت روتردام در هلند است. این اصطلاح خود به عنوان بخشی از بازاریابی تعریف می شود که تأثیر محرک های بازاریابی را بر پاسخ های حسی-حرکتی، شناختی و عاطفی (عاطفی) مصرف کنندگان مطالعه می کند.

در این نشست با دکتر مرتضی ایزدی­فر پژوهشگر مؤسسه مطالعاتی مکس میلانز LMU مونیخ همراه می­شویم تا عوامل مؤثر در نورومارکتینگ را بشناسیم. در این نشست فاصله میان کار تئوری و پروژه­های عملی را در فضای کار واقعی شناسایی می­کنیم و به بحث و گفت­وگو در این خصوص می­نشینیم.