پدیدارشناسی ادراک

پدیدارشناسی ادراک در زمره مهم‌ترین متون جنبش پدیدارشناسی و فلسفه قرن بیستم جای دارد. این اثر کلاسیک، که اکنون نزدیک به هشتاد سال پس از انتشار به فارسی درآمده است، نمونه‌ای است کم‌نظیر از رویکرد پدیدارشناسانه به قلم فیلسوفی که بنیادکاوانه در تجربه زیسته و زیست جهان نقب می‌زند تا از کار ادراک و ساختارها و مقومات آن سر درآورد. در نظر او، پدیدار ادراک بنیادی‌ترین سطح تماس و مراوده ما با جهان است که سطوح دیگر تجربه و فرهنگ و شناخت و فهم و تعقل قائم به آن‌اند و در نهایت از آن قوت و قوت می‌گیرند. ادراک پدیده‌ای پرمایه است که روشن‌سازی پدیدارشناسانه‌اش (هم از حیث مدرک یا سوژه بدنمند و هم از حیث مدرک یا جهانی که به ادراک می‌آید) گاه مفهوم‌پردازی‌ها و صورت‌بندی‌های بدیعی می‌طلبد و گاه مستلزم بازنگری در مفهوم‌پردازی و صورت‌بندی بسیاری از پدیدارهای دیگری است که در تاریخ فلسفه مطرح بوده‌اند. به این ترتیب مرلوپونتی در ضمن بررسی ادراک، پدیده‌هایی چون بدن و بدنمندی، احساس، زبان، فضا و فضامندی، زمان و زمانمندی، جهان، آزادی، اگزیستانس، دیگری، چیز یا شیء، سوژه و سوبژکتیویته و بیناسوبژکتیویته، تاریخ و تاریخمندی، و کوگیتو را نیز موضوع بازاندیشی قرار می‌دهد.

مطالب مرتبط