مقدمه‌ای بر “شناخت‌شناسی بداهه پردازی در بازیگری” مطالعه عملکرد متقابل ذهن و بدن بازیگر در بداهه‌پردازی از دیدگاه علوم‌شناختی

تمام چیزی که یک بازیگر دارد خودش است. این خود شامل جسمش، احساساتش، عقلش و سرگذشت و تجارب‌اش می‌باشد. فرآیند بازی کردن در ذات خود امری ذهنی و ویژه است که ماحصل گفت‌و‌گوی میان تکانه‌های درونی زودگذر و بیدارشدن غرایز و شهود جسمانی است که ریشه در برخورد مقدماتی با ایده و صحنه دارد.

مطالعات اخیر در علوم شناختی با دیدگاه‌های جدیدی که ارائه می‌کنند، شرح می‌دهند که چگونه ساختار و عملکرد مغز (که بخشی از جسم است) با آگاهی مرتبط است و این به فهم کامل‌تر ما از متدهای متفاوت بازیگری، کمکی شایان می‌نماید. طی سی سال گذشته، پیشرفت‌های گسترده‌ای در زمینه‌ی فهم ساختار مغز، عملکردهای آن و آگاهی‌ای که از آن تولید می‌شود به وجود آمده است.

مطالب مرتبط